Document Type : Original Article
Authors
1 Assistant Professor, the University of Isfahan
2 Master Degree, the University of Isfahan
Abstract
Keywords
Article Title [فارسی]
Authors [فارسی]
موضوع تفکر و اندیشه همواره مورد توجه قرآن و روایات بوده تا جایی که در روایات ارزش یک ساعت تفکر برابر هفتاد سال عبادت قرار داده شده است. سعی نظام تعلیم و تربیت هم بر این اساس است که بتواند دانش آموزان متفکر و خردمند تربیت کند تا آنها بتوانند بینش صحیحی نسبت به چالشهای رو بروی خود در آینده داشته باشند. یکی از مؤثرترین کارها برای پرورش تفکر در دانش آموز استفاده از روحیه پرسشگری در آنها است. از این رو پژوهش حاضر به بررسی اهمیت پرسشگری در نظام آموزشی برای پرورش قوه تفکر دانش آموز با تکیه بر روایات پرداخته است. روش مقاله اسنادی تحلیلی است. نتیجه این پژوهش به این شرح است که مطلوبترین شیوه پرورش فکری متربی استفاده از شیوه پرسشگری است که معصومین (ع) به عنوان یک مربی از این روش آموزشی به طور متداول استفاده میکردند. چنین شیوهای ضمن اینکه مخاطب را در فرایند فکری فعال قرار میدهد، به مربی این امکان را میدهد تا با طرح سئوالات هدفمند و انگیزشی، متناسب با ظرفیت وجودی متربی، او را به سطح بالایی از شناخت و ظرفیت فکری سوق دهد.
Keywords [فارسی]
به نام خدا
نقش اخلاق پرسشگری مربیان در پرورش تفکر متربی با تکیه بر سیره معصومین(ع)
محسن شیراوند، استادیار فلسفه اخلاق، دانشگاه اصفهان
زهرا سادات میرهادی، کارشناس ارشد نهج البلاغه، دانشگاه اصفهان
چکیده
موضوع تفکر و اندیشه همواره مورد توجه قرآن و روایات بوده تا جایی که روایات یک ساعت تفکر را برابر هفتاد سال عبادت قرار داده است. سعی نظام تعلیم و تربیت هم بر این اساس است که بتواند دانش آموزان متفکر و خردمند تربیت کند تا آنها بتوانند بینش صحیحی نسبت به چالشهای رو بروی خود در آینده داشته باشند. یکی از مؤثرترین کارها برای پرورش تفکر در دانش آموز استفاده از روحیه پرسشگری در آنها است. از این رو پژوهش حاضر به بررسی اهمیت پرسشگری در نظام آموزشی برای پرورش قوه تفکر دانش آموز با تکیه بر روایات پرداخته است. روش مقاله اسنادی تحلیلی است. نتیجه این پژوهش بر این اساس قرار گرفته است که مطلوب ترین شیوه پرورش فکری متربی استفاده از شیوه پرسشگری است که معصومین به عنوان یک مربی از این روش آموزشی به طور متداول استفاده میکردند. چنین شیوه ای ضمن اینکه مخاطب را در فرایند فکری فعال قرار میدهد به مربی این امکان را می دهد تا با طرح سوالات هدفمند و انگیزشی متناسب با ظرفیت وجودی متربی او را به سطح بالایی از شناخت و ظرفیت فکری سوق دهد.
کلید واژهها: پرورش تفکر، پرسشگری، معلم، دانش آموز
The Role of Questioning of the Educators (Teachers) in Intellectual Cultivation of the Educated (Student) Focusing on the Traditions of Immaculate Imams (peace be upon them)
Abstract
The issue of thought and thinking has always been underlined by Quran and prophetic traditions insofar as in prophetic traditions it is noted that one hour of thinking is equal to seventy years of devotional act of worship. Educational system is also struggling to educate a thinking and intellectual students so that they can acquire a correct perspective of the challenges with which they are faced. One of the most efficient actions for cultivation of the thinking in students is the use of the spirit of questioning in them. Thus, the current study has assayed the significance of questioning in the educational system for cultivation of intellectual faculty in student relying on the prophetic traditions. The method used in the article is library based and analytical. The conclusion of this study is that the most desirable method for intellectual cultivation of the educated is the method of questioning which has been used by the immaculate imams as an educator in normal educational procedures. Such a method not only engages the audience in the intellectual process as an active agent rather it allows the educator to lead the educated (pupil) towards a higher intellectual and epistemic capacity via raising purposeful questions and an appropriate motivation.
Key Words: Intellectual Cultivation, Questioning, Teacher, Student.
مقدمه
با توجه به آموزههای قرآن هدف عمده از تعلیم و تربیت ساختن متفکرانی خردمند است که با ذهنی جستجوگر در صدد دست یافتن به هویت پایدار دینی هستند. (فیاض، 1388، ص56) شیوه قرآن برای دستیابی به هویت روشن، شیوه جستجوگری فعال است که از طریق پرسش و تأیید آن حاصل میشود قران از طریق پرسشگری در پی تقویت قدرت استدلال و تمییز و داوری و در نهایت هدایت و رهبری انسان است. (همان، ص40) طرح سؤال به صورت پرسش و پاسخ، انسان را وادار میکند تا پاسخ را از درون وجدان خود بشنود و آن را فکر و تشخیص خود داند و به عنوان طرح و فکر آشنا به آن بنگرد تا نه تنها در مقابل حرف حق مقاومتی نکند بلکه خود را متعهد به آن بداند پس به یک هویت پایدار دینی دست پیدا کند. (همان، ص41-40) بنابراین در جامعه امروز تربیت افراد پرسشگر متفکر و منتقد لازم و ضروری میباشد و اگر دانش آموزان به جای درگیر شدن با مهارتهای ساده و مجزا از هم با فعالیتهای پیچیده و کلنگر درگیر شوند از این طریق برای چالشهای دنیای فردا آمادگی بیشتری به دست میآورند. شکل گیری هویت دینی با آغاز نوجوانی شروع میشود و درفرایند رشد عقلانی پیوسته ارزشها، باورها و هدفها مورد تجدید نظر قرار میگیرد تا فرد به هویت پایدار برسد بنابراین اولین روشهای پرورش تفکر متربیان توجه به اندیشه ورزی آنها است امام علی (علیه السلام) در نامه 31 میفرماید. (انما قلب الحدث کالارض الخالیه ما القی فیها من شی قبلته) قلب نوجوان چونان زمین کاشته نشده است آماده پذیرش هر بذری است که در آن پاشیده شود.(نهج البلاغه، 1392، ص618) پس ما میتوانیم با طرح پرسشهای هدفدار به شکل گیری شخصیت نوجوان بپردازیم. باید در نظر داشت که آموزش و پرورش اسلامی بر اساس متا فیزیک و اعتقاد به اصول دین و بر پایه انسانیت استوار است و باید تعلیم و تربیت اسلامی جنبه هدایتی و پویایی و عقلانی و انقلابی داشته باشد. (احمدی، 1364، ص40) ولی متأسفانه علی رغم تأکید و توجه به مسئله تفکر در اهداف نظام آموزشی و ادعای مسئولان و متصدیان و مجریان آموزشی در عمل برای تشویق دانش آموز در جهت تفکر، اراده و انگیزه کافی وجود ندارد که این، سبب به هدر رفتن هزینهها و امکانات و قابلیتهای افراد میشود. (ملکی، 1386، ص94) منظور از تعلیم تنها پر کردن ذهن متربیان از مطالب علمی نیست بلکه تعلیم برای یاد دادن راه زندگی و آگاه کردن دانش آموزان به وظایف فردی و اجتماعی است. (احمدی، 1364، ص188) پس میتوان گفت تفکر منتقدانه یکی از ویژگیهای اصلی پرسشگری است مهارتی که هر فرد می تواند آن را کسب کند که معلمان میتوانند نقش بسزایی در این امر داشته باشند در روایتی از امام زین العابدین (علیه السلام) آمده است. (المؤمن خلط علمه بالحلم یجلس لیعلم یصمت لیسلم و ینطق لیفهم) مؤمن دانش و بردباری را با هم در آمیخته است مینشیند تا دانش آموز سکوت میکند تا سالم بماند و به سؤال لب میگشاید تا بفهمد. (مجلسی، 1403، ج67، ص291) البته در این زمینه پژوهشهایی انجام شده است. از جمله مقاله (پرسشگری راهبرد هویت دینی در قرآن کریم) از ایراندخت فیاض یا (طرح نظری برای پرورش تفکر از دیدگاه اسلام) از نرگس سجادیه یا (کتاب نگرشی بر آموزش) از علی حسینی زاده و... که در این منابع کمتر به موضوع پرسشگری در پرورش تفکر پرداختهاند. در این پژوهش سعی شده است که از زاویه متفاوت به اهمیت پرسشگری در پرورش تفکر دانش آموزان بپردازد و نقش معلم را در پرورش این مهارت بیان کند.
با توجه به اهمیت و جایگاه پرسشگری در مسئله تعلیم در این مرحله از مقاله به فوایدی چند از این روش می پردازیم.
1.1 ارتباط مخاطب و جلب توجه او
اولین اصل از اصولی که معلم باید در تدریس رعایت کند این است که باید پیش از هر چیز توجه فراگیران را به خود جلب نماید. آموزش و تدریس همواره باید بین دو نفر یا بیشتر باشد و تحقق آن بدون وجود طرف دوم و برقراری رابطه بین آن دو، امری ناممکن است و همه تلاشهای معلم را بی اثر میگرداند. بنابراین باید معلم در آغاز درس با شیوههایی خاص به ویژه به صورت غیرمستقیم بین خود و آنان رابطه برقرار کند و توجه آنان را بر خود و درواقع به آنچه میگوید جلب کند یکی از روشهای جلب توجه مخاطب طرح سؤال است. (حسینی زاده، 1388، ص34) در روش معصومین این شیوه فراوان یافت میشود. به عنوان مثال حضرت علی (علیه السلام) خطاب به عدهای فرمود آیا فقیه حقیقی را به شما معرفی کنم؟ سپس فرمود فقیه حقیقی کسی است که به مردم آزادی در گناه ندهد آنان را از رحمت خدا ناامید نسازد و از مکر خدا ایمن نکند و با بی رغبتی به قرآن چیز دیگری به جای آن نگزیند. (حرانی، 1369، ص201) همچنین امام باقر به کسانی که در محضر او بودند فرمودند: (آیا شما را به کاری آگاه نسازم که هر گاه انجام دهید سلطان و شیطان از شما دور شود؟ ابوحمزه ثمالی عرض کرد بفرمائید امام فرمودند: آن صدقه دادن است. (حرانی، 1369، ص308) بنابراین از سخنان آنان اهمیت و جایگاه روش پرسش و پاسخ فهمیده میشود. امام باقر(علیه السلام) فرمودند: (هر گاه برای شما چیزی را بیان کردم دلیل قرآنی آن را از من بخواهید. (کلینی، 1407، ج1، ص60) واین همان، زمینه فراهم کردن فرهنگ پرسشگری است. پس امامان در جلسات علمی خود که مخاطبان خاصی داشتند از این روش استفاده میکردند حتی در بعضی از موارد در آموزشهای عمومی خود نیز از این روش بهره می بردند.
1.2 انگیزش
انگیزهها گاهی اوقات به نیازها، خواستهها، کششها و یا تپشهای درونی یک فرد تعبیر میشود انگیزهها به سوی هدفهایی طی طریق میکند که ممکن است از روی شعور آگاه یا شعور نیمه آگاه باشد. انگیزهها چراهای رفتارند آن ها باعث بروز فعالیت و تداوم آن هستند و جهت کلی رفتار خود را نیز تعیین مینمایند. (گروه مؤلفان، 1388، ص141) بنابراین انگیزش یکی از پایه های اصلی رفتار است که بدون آن عملکرد افراد شکل نمیگیرد این حقیقت در کلام امام علی (علیه السلام) آمده است که می فرمایند: "النیه اساس العمل" (آمدی،1337، ص1040) یکی از عوامل مؤثر در یادگیری، رغبت و انگیزه دانش آموز است. انگیزه دو گونه است درونی و بیرونی. انگیزه درونی میتواند تأثیرات بیشتر و عمیقتری در یادگیری داشته باشد به گونه ای که فرد از درون نسبت به یادگیری اشتیاق پیدا کند و دیگر نیازی به تشویق خاص بیرونی نباشد این انگیزه در هرکس باشد معمولا در پیشرفت و ادامه کار به آسانی متوقف نمیشود. طرح پرسش از سوی استاد و ایجاد پرسش در ذهن شاگرد، او را به جهل خود نسبت به مسئله متوجه خواهد ساخت و در نتیجه انگیزه او برای فراگیری افزایش مییابد وقتی انگیزش زیاد باشد توجه به استاد نیز به هنگام آموزش افزایش مییابد و دانش آموز سعی میکند همه حواس خود را برای یادگیری آموزهها متمرکز سازد، افزایش دهند. از باب نمونه باید گفت که امام رضا (علیه السلام) نیز از پدرش موسی بن جعفر و او نیز از امام صادق(علیه السلام) نقل فرمودند: یکی از کسانی که قرآن را تفسیر میکرد بر پدرم امام باقر(علیه السلام) وارد شد پدرم فرمود: تو فلانی هستی گفت بلی فرمود: تو قران را تفسیر میکنی عرض کرد آری فرمود: این آیه(و جعلنا بینهم و بین القری بارکنا فیها قری ظاهره و قدرنا فیها السیر سیروا فیها لیالی و ایاما آمنین)(سبأ،18) را چگونه تفسیر میکنی عرض کرد این مکان بین مکه و منا است فرمود: آیا این مکان ترسناک است و در آن دزد وجود دارد یا نه عرض کرد آری پس فرمود: جایی را که خدا امن قرار داده در آن ترس و دزدی است؟ عرض کرد پس آن کجاست امام فرمود: مراد ما اهل بیت هستیم. خدا شما را ناس نامیده و ما را قریه و... (مجلسی، 1403،ج 24، ص234) فایده این پرسش آن است که شاگرد را به جهل خود آگاه میسازد و توجه او را به فهم و یادگیری جلب میکند. بنابراین یکی از راههای انگیزه درونی این است که نیاز به علم و یادگیری را در متربی برمیانگیزیم. برای این کار معصومان گاه افراد را ابتدا به جهلشان آگاه میساختند پس از این که آنان از درون به علم و آگاهی احساس نیاز میکردند از امام آموزش میخواستند و سؤالاتی در این زمینه میکردند. در روایتی آمده است که حمران از امام صادق (علیه السلام) سؤالی پرسید امام فرمود: (انما یهلک الناس لا فهم لا یسئلون) همانا مردم هلاک شدند چون نمیپرسیدند. (کلینی، 1407، ج1، ص40) در زمان حکومت امام علی (علیه السلام) حکومت اهتمام ویژهای به ایجاد انگیزه، اصلاح روشها و منابع علم آموزی نمود. امام علی (علیه السلام) در بیان وضع دگرگون زمان خویش به بهره نگرفتن مردم از دانش و عدم پرسشگری آنها اشاره دارد. امام علی (علیه السلام) در خطبه 32میفرماید: (ایها الناس انا قد اصبحنا فی دهر کنود... لا ننتفع بما علمنا و لا نسأل عما جهلنا (نهج البلاغه،1392، ص62) بنابراین می توان نتیجه گرفت که جامعه آن روز گرفتار جهل و نادانی بوده است. و شاید علت این بیانگیزگی هم اقدامات خلفای پیشین بوده است که قبل از امام علی (علیه السلام) زمینه نامساعد برای رشد علم فراهم کرده بودند. مثلا خلیفه دوم آن قدر سخت گیری میکرد که اجازه سؤال را به مردم به سختی میداد. (عابدی، 1393، ص28) و این بدن معنا است که حاکمان وقت آن زمان ، نه تنها خود ایجاد انگیزه برای مردم از طریق پرسشگری نمیکردند بلکه مانع پرسشهای مردم هم می شدند و انگیزهها را در نطفه خفه میکردند. باید توجه داشت که اگر پرسشگری در جوامعی رواج پیدا کند میزان آگاهی مردم در تمام جوامع به سرعت افزایش پیدا خواهد کرد. که این خود سبب بیداری و رشد فکری آن جامعه خواهد شد. . بنابراین پرسشگری ایجاد انگیزه میکند و گشاینده افقهای تازه است. پرسش قفل نیست پرسش چون نوری است که تفکر را از گمشدگی ضلالت باز میدارد. (فیاض، 1388، ص45)
1.3 مشارکت فعال
از دیگر اصول آموزشی، کوشش فعالیت یادگیرنده است یعنی کسی که میخواهد در مسائل علمی و دینی عالم و دانشمند شود باید خود در این زمینه فعال باشد نه اینکه تنها منفعل و گیرنده باشد و منتظر بماند که معلم و استاد مطالب خود را بیان کند. فراگیر باید با انگیزه و فعال در پی فراگیری علم باشد. معصومین همواره میکوشیدند تا شاگردان خود را به کندوکاو در مسائل علمی وادارند. به گونهای که دست کم پرسش را خود بیابند و پاسخ را از امام بشوند در این صورت پاسخ در برابر یک نیاز درونی است و فراگیر آن را به خوبی درک می کند. (حسینی زاده، 1388، ص42-41) در حدیثی از امام باقر(علیه السلام) آمده است که محمد بن منصور میگوید از امام باقر درباره آیه (و اذا فعلوا فاحشه قالوا وجدنا علیها آبائنا والله امرنا بها ) (اعراف، 28) پرسیدم امام فرمود: آیا کسی رادیدهای که گمان کند خدا به زنا، شرب ، خمر و نظیر این محرمات امر کند گفتم خیر فرمود: پس این فاحشهای که آنان ادعا میکنند خدا را بدان امرشان کرده چیست. گفتم خدا و ولیاش بهتر میداند فرمود: این در مورد ائمه جور است که ادعا میکنند خدا آنان را به حکومت بر مردم امر کرده است و حال آنکه خدا آنان را به چنین کاری امر نکرده است. (کلینی، 1407، ج1، ص373) در این سیره افزون بر اینکه پرسش از سوی شاگرد مطرح شد امام در پاسخ نیز او را شرکت دادند تا خود فکر کند و در بحث درگیر شود در واقع با پرسشهای دیگر امام خواستند تا او با انگیزه و فعال در پی فراگیری علم باشد.
1.4 تفاوت فردی
توجه به مراتب وجود و رعایت تفاوتها در تربیت از مهمترین امور است که نادیده گرفتن آن و همه را یکسان دیدن و از همه یک گونه انتظار داشتن تربیت را به تباهی میکشد. (دلشاد تهرانی، 1378، ص118) امام علی (علیه السلام) در خطبه 234 میفرمایند: "انما فرق بینهم مبادی طینهم و ذلک انهم کانوا فلقه من سبخ ارض و عذبها و حزن تربه و سهلها" " مردم را ارکان اولیه گلی که از آن آفریده شده است متفاوت کرده است و این بدان جهت است که مردم در آغاز پاره ای از زمین شور و شیرین و درشت و نرم بودهاند." درواقع مبادی جوهره وجود انسان که از آن تعبیر به زمین شوره زار و نرم و سفت شده کنایه از قوا و طبیعتهای گوناگونی است که برای صاحبان طبیعت وجود داشته به عبارت دیگر به دلیل اینکه شوری و شیرینی و نرمی و درشتی صفات عارض بر موادی میباشند که مبادی اصلی و عنصر حقیقی انسان را تشکیل میدهد در اختلاف استعدادهای گوناگون این طبیعت و بقیه طبایع و مزاجهای ترکیب یافته از آن مؤثر میباشد. (بحرانی، 1417، ج4، ص213) بنابراین مشخص است که استاد با طرح پرسش به نیاز شاگردان پی میبرد و میداند که مشکل و نیاز او در چه بخشی است و هر آنچه را که او نمیداند و یا آگاهیاش نسبت به آن کم است بیان میکند و با توجه به علاقه و استعداد و تخصص او، به او پاسخ میدهد اصل تفاوت فردی یک امر شناخته شده است در قرآن کریم به این اصل توجه شده است. (ولا تتمنوا ما فضل الله به بعضکم علی بعض) (نساء، 32) برتریهایی را که خداوند برای بعضی از شما بر بعضی دیگر قرار داده آرزو مکنید. چرا که این تفاوت ها هر کدام اسراری دارد که از شما پوشیده است چه تفاوت از نظر آفرینش ، جنسیت ، صفات جسمی و روحی چه تفاوت از نظر حقوقی تمام این تفاوتها بر پایه عدالت است. (مکارم شیرازی، 1371، ج3، ص363) معصومین هم درامر آموزش به این امر مهم توجه ویژهای داشتند. پیامبر اکرم میفرماید: (انا معاشر الانبیاء امرنا ان نکلم الناس علی قدر عقولهم) همانا ما پیامبران مأموریم که با مردم به اندازه عقلشان سخن بگوییم.(مجلسی، 1403، ج1، ص85) بنابراین باید به علایق و رغبتهای فراگیران در امر آموزش و پرورش توجه کافی داشت و مطلب و محتوا، منطبق با علائق آنان باشد باید به آنان آموزش داد و از تحمیل مطالب و موضوعات به آنان اجتناب کرد پس باید درآموزش به استعداد و میزان رشد و توان فکری متعلمان توجه کرد. در حدیثی آمده است. ( یا حدیقه لا تحدث الناس بما لا یعلمون فیطغوا و یکفرا ان من العلم صعبا شدیدا محمله لو حمله الجبال عجزت عن حمله(مجلسی، 1403، ج2، ص78). بنابرین یکی از ویژگیهای استفاد از روش پرسشگری توسط مربی، توجه به استعدادهای متفاوت متربیان است که مربی بر پایه استعدادها و مراتب وجودی متربی و بر اساس شناختی که از او دارد سؤالاتی را مطرح میکند که این خود سبب پرورش روحی و فکری متربی خواهد شد. در واقع معصومین در پاسخ یک سؤال نسبت به افراد متفاوت پاسخهای متفاوتی میدادند. بنابراین معصومین اغلب از روش پرسش و سؤال استفاده میکردند که این امر هم از توجه ویژه معصومین به تفاوت فردی حکایت می کند
1.5 پرورش تفکر و تعقل و تفقه
راه تربیت آدمی راهی است که از فکر میگذرد زیرا انسان موجودی است متفکر، متفکر یعنی انسانی که با اندیشه زندگی میکند و با به کار گیری فکر خود را سیر میکند و هر سود و زیانی که میبیند از راه افکار و اندیشههایش است. پس توجه به تفکر صحیح اساس سلوک به کمال مطلق است. پس باید همه امور تربیتی امور مبتنی بر انگیزه صحیح باشد. (دلشاد تهرانی، 1378، ص267) تفکر از ریشه فکر به معنی اندیشه و در امری دقیق و باریک شدن است. تفکر در قرآن جایگاه ویژهای دارد همچنان که قرآن میفرماید: "ان شر الدواب عند الله الصم البکم الذین لا یعقلون" (انفال، 22) بدترین جنبندگان کسانی هستند که کر و گنگ هستند و تعقل نمیکنند. متون اسلامی تفکر و تعقل را مترادف هم به کار میبرد و هر گاه تعقل و تفکر مترادف یکدیگر باشند مقصود از آن نوع معینی از تفکر و تعقل است وآن تفکر هدایت شده است. (باقری، 1386، ص102) پس با نظر به گستردگی فکر و عرصههای فکری میتوان گفت که آدمیان همگی درگیر اندیشه ورزیاند. به این معنا که همه متفکرند و اگر قومی به سبب نداشتن تفکر مورد نکوهش قرار گرفته نه به سبب نداشتن تفکر بلکه به علت نداشتن تفکر معین نکوهیده شده اند. دعوت قرآن به راه اندازی قوای مدرکه و فهم بشر و بالا بردن بینش معرفتی و علم در واقع یک نوع ایجاد شور و حرکت و پویای است که لازمه کمال بشر است و از پیامدهای بینش تعقلی طرح پرسش و سؤال است که خود کلید همه معرفت است انسان در زندگی تا با پرسش رو برو نشود، در پی تلاش و حرکت بر نخواهد آمد انسان مورد نظر قرآن یک موجود پرسشگر و جستجوگر است تا به وسیله آن به کلید معرفتی دست یابد. (طاهری، 1388، ص19) اسلام همواره نیروی فکر را منشأ پیدایش حل مسائل جدید و عالیترین محصول مغز انسان را تفکر دانسته و یک ساعت تفکر را برابر هفتاد سال عبادت قرار داده است. البته باید در نظر داشت نتیجه تفکر، خلاقیت است. تفکر خلاق همان فرایند ذهنی است که به تولید ایده و اندیشه جدید بدون سابقه قبلی بینجامد این تفکر مولد وجهتدار است و جهت تولید ایدههای آن برای تحقق مصالح حقیقی فرد و امت اسلامی است. (مداحی، 1392، ص106) یکی از روشهای ایجاد خلاقیت فکری و پرورش قوه فکر در متربی پرسشگری است. امام صادق (علیه السلام) میفرماید: ان هذا العلم علیه قفل و مفاتحه السؤال (کلینی،1407، ج1، ص40) حضرت علی (علیه السلام) در مورد روشهای تدریس و آموزش عمدتا مبانی اصلی روشهای مذکور را تفکر و پرورش تفکر قلمداد میکند. آن حضرت حامی روشهایی است که روحیه تفکر و تعقل را در فرد بیدار سازد چنین تفکری است که میتواند سبب ایجاد بصیرت و حکمت در آدمی شود. (علوی، 1385، ص153) امام صادق (علیه السلام) میفرماید: کثر نظر فی العلم یفتح العقل(مجلسی، 1403، ج1، ص159) نگاه زیاد به مطالب علمی قدرت اندیشه و تعقل انسان را به کار میاندازد نظر آن اندیشهای است که اگر با نگاه و بصیرت انسان عجین شود تبدیل به نظر می شود (یعنی مشاهده دقیق و ژرف نگری) یکی از راههای ایجاد ژرف نگری در دانش آموز پرسیدن سؤالهایی با محتوای هدایتشده و جهتدار است. پس علمی که از راه اندیشه به دست آید علمی ارزشمند است و تأکید بر محفوظات در تعلیم و تربیت انسان را از شکوفایی حقیقی باز میدارد و علم تقلیدی و نه علم تحقیقی به بار میآورد. (دلشاد تهرانی، 1378، ص268) با توجه به جایگاه و اهمیت تفکر هیچ چیز جایگزین تفکر در تربیت نیست و لازم است نظام آموزشی به گونهای سازماندهی شود که افراد اهل اندیشه صحیح بار آیند و با راه تفکر حقیقی آشنا شوند.
هدف اصلی آموزش رشد فکری یادگیرندگان است. بنایراین آموزش و پرورش مسئول پرورش انسانهایی با رشد فکری مناسب است. در واقع یکی ازاهداف نظام آموزشی، تربیت دانش آموزان متفکر است. دانش آموزانی که بینش صحیح و درک عمیق و جستجو گرانهای نسبت به مسائل اطراف خود داشته باشند. اگر جامعهای بخواهد به سوی رشد و تعالی پیش رود باید مجریان آن جامعه درصدد طرحی برآیند که بتواند اهداف عالیه آن جامعه را تأمین کند جامعهای که بتواند مهارتهای بنیادین را از سنین کودکی در دانش آموز ایجاد کند میتواند به اهداف بلند مدت خود برسد. مهارتهای اساسی که مشکلات جامعه به وسیله آن میتواند حل شود و جامعه را به سمت رشد بکشاند مهارتهای پرورش تفکر است. مجریان نظام آموزشی میتوانند با تربیت معلمان پرسشگر بسیاری از مطالب آموزشی را با رویکرد محتوای ارزشی و متعالی از طریق پرسش برای دانش آموز ایجاد کنند بدین وسیله میتوانند تفکر فعال را در دانش آموز نهادینه کنند و دانش آموز را برای مسائل پیچیده فردای خود آماده کنند.از آنجا که معلمان یکی از مهمترین عوامل پرورش فکری در دانش آموزان هستند لذا سعی آموزش و پرورش باید در جهت پرورش نیرویهای کارآمد باشد. چرا که وجود معلم و مربی آگاه و بابصیرت و توانا می تواند سبب رشد فکری جوانان جامعه شود واین خود منجر به تحول اساسی در جامعه میگردد. لذا دراین مقطع به دوجنبه کاربردی که میتواند معلم در تحول رشد فکری متربی نقش ایفا کند میپردازیم.
2.1 مربی با روحیه پرسشگری
سؤال پرسیدن یک فرایند آموزشی است که محور تعامل در کلاس درس به حساب میآید سؤال هایی که معلم از کلاس میپرسد به عنوان پل آموزشی بین او و دانش آموز عمل میکند. (سیف، 1388، ص11) درواقع یکی از مهمترین شکل تعامل انسانی ارتباطی است که بر مبنای پرسش و پاسخ پی ریزی میشود. پرسشگری عنصر کلیدی در فرایند یادگیری است. پرسش نقطه شروع و مبدا جهش فکری است و به این لحاظ یک امتیاز در مسیر تفکر است و کسی که توان طرح سؤال را ندارد و پرسیدن را نیاموخته هنوز در نقطه شروع قرار نگرفته است. (حسن زاده قشلاق، 1378، ص21) اساسا نیاز به شناخت معلم از عوامل شکلدهنده فرهنگ تفکر در کلاس است و از سویی دیگر نیاز به شناخت دانش آموز خود تابعی از نیاز به شناخت معلم و متعاقب آن فرهنگ تفکر در کلاس است. بنابراین باید معلم الگو باشد. بهترین الگو برای معلمان پیامبر اکرم (علی السلام) میباشند. امام علی (علیه السلام)که از کودکی به همراه پیامبر بود و آموزش دیده و دست پرورد آن حضرت است میفرماید: هر روز و هر شب بر پیامبر وارد میشدم و او من را تحویل میگرفت و همواره همراه او بودم و هر گاه از او پرسشی میکردم پاسخ میگفت. وقتی پرسشهایم تمام میشد و ساکت می شدم خود شروع میکرد. (کلینی،1407، ج1، ص64 )این شیوه فراگیری امام علی (علیه السلام) و شیوه آموزش دادن پیامبر اکرم است. اساسا روش پرسش و پاسخ اقسامی دارد1-شاگرد از معلم میپرسد. 2- معلم از شاگرد بپرسد. 3-روش بحث و گفتگوی دو طرفی (حسینی زاده، 1388، ص106) در روش اول، زمانی پرسش شاگرد سبب مهارت پرورش تفکر او می شود که سؤالات خوبی از معلم خود بپرسد و پرسش هنگامی خوب است که از قدرت تفکر و تدبر دانش آموز برخیزد. یکی از روشهای پرورش تفکر و خلاقیت در دانش آموز این است که خوب ببیند و خوب بشنود. در روایتی آمده است که مردی نزد امام علی( علیه السلام) آمد و از امام خواست که او را به کار نیکی نصیحت کند تا با آن نجات یابد امام علی (علیه السلام) فرمودند ای انسان بشنو سپس بفهم سپس یقین کن پس از آن عمل کن و... (ورام، 1368، ص480) در این روایت اولین توصیه به شنیدن است چون اگر فرد دقیق گوش ندهد مرحله بعد که فهم است اتفاق نمیافتد و یادگیری سطحی خواهد بود. پس متربی که خوب بفهمد سؤالات خوبی از مربی میپرسد پس پرسش وقتی خوب است که از تدبر و تفکر برخیزد. وقتی پرسش خوب باشد احتمال این که پاسخ هم خوب باشد بیشتر است. اساسا پرسش خوب پاسخ خوب را به دنبال دارد. (حسن السؤال نصف العلم) پرسش خوب نیمی از علم است. (مجلسی، 1403، ج1، ص224) یکی دیگر از روشها خوب دیدن است. از آن جا که دادههای عینی و حسی قابلیت درک بیشتری برای همه گروه سنی دارند مخاطب با استفاده بیشتر از حواس به منظور درک بهتر پدیدهها دعوت شده. برای نمونه در قرآن میخوانیم "افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت" آیا آنان به شتران نمینگرند که چگونه آفریده شده است. (غاشیه، 17) در نهج البلاغه امام علی (علیه السلام) با تشریح خلقت مورچه مخاطبان را به خوب دیدن تشویق کرده است. پس خوب دیدن یکی از روشهای پرورش تفکر متربی است. طرح سؤال از طرف معلم برای دانش آموز نیز در افزایش مهارت تفکر او جایگاه ویژهای دارد یکی از روشهای مهم در افزایش مهارت تفکر دانش آموز برانگیختن سؤال در ذهن اوست. یعنی این که در ابتدای سخن، مطلب را به گونهای بیان کند که در ذهن دانش آموز سؤال طرح شود. حذیفه بن منصورمیگوید امام صادق فرمودند: "اتقوا الحالقه فانها تمیت الرجال. قلت وماالحالقه قال قطیعه الرحم" امام صادق فرمودند: از حالقه بپرهیزید زیرا انسان را میمیراند پرسیدم حالقه چیست فرمود: قطع رحم (حر عاملی، 1368، ص 15، 210) امام در این روایت به آسانی میتوانست بفرماید از قطع رحم بپریزید ولی چنین نکرد بلکه این مطلب را مبهم بیان کرد تا در ذهن شنونده پرسشی ایجاد کند و توجه او را جلب کند. این کلی گویی مربی دو اثر را در پی دارد. اولا به تدریج و مرحله به مرحله آموزش میدهد و ثانیا کسانی که استعداد لازم را دارند و یا به علم علاقه دارند با طرح پرسشهای بیشتر، هم خود در کسب دانش دخیل میشوند هم به ژرفای مفاهیم علمی میرسند. چرا که ارائه دانش به کسانی که استعداد و لیاقت آن را ندارند افزون بر ضایع کردن علم سبب گمراهی آنان نیز میشود. (حسینی زاده، 1388،ص 44) معلم علاوه بر این میتواند با طرح پرسشهای پی در پی از دانش آموز او را در پرورش تفکر یاری دهد. در علل الشرایع آمده است که عربی بادیه نشین از پیامبر پرسید که ای رسول خدا قیامت کی بر پا میشود در این هنگام وقت نماز شد پیامبر نمازش را خواند و سپس فرمود: کو آن مردی که از قیامت میپرسید مرد گفت من هستم ای پیامبر خدا حضرت فرمودند برای قیامت چه فراهم آوردهای عرض کرد به خدا چیز زیادتری جز نماز و رزه فراهم نیاوردم جز آن که خدا و پیامبرش را دوست میدارم. پیامبر فرمود: انسان با کسی است که دوستش میدارد. با تأمل در این سیره متوجه میشویم که پاسخ سؤال همراه با سؤال بود تا به تدریج به دریافت پاسخ توسط خود متربی منجر شود. درواقع متربی که به طور فعال به یادگیری می پردازد نه تنها بهتر فرا میگیرد بلکه از یادگیری لذت بیشتری میبرد. زیرا آنها به جای اینکه فقط شنونده باشند فعالانه در جریان یادگیری مشارکت میکنند و خود را مسئول یادگیری خویش میدانند از آنجا که پرسشگری فعالیتی است که درگیری فعال دانش آموز و مشارکت همه جانبه وی را در جریان تدریس میطلبد به نظر میرسد برای تقویت پرورش تفکر، ایجاد روحیه پرسشگری مؤثرتر باشد.
2-2محتوای هدفدار
پرسش و تحقیق علمی باید با هدف رسیدن و ژرف نگری و دانش حقیقی صورت گیرد. نظام آموزشی نظام تعلیم وتربیت است و این امر زمانی محقق میشود که هدف اصلی آن تکامل روحی و معنوی متربی باشد. (جان احمدی،1391، ص34) پس مربی باید در جهت اهدافی که در امر تربیت مدنظر دارد از سؤالات جهت دهنده و هدایت کننده و انگیزشی استفاده کند تا در زمینهای که متربی از آن غافل است و توجه خاصی به آن ندارد به همان طریقی که قرآن در طرح سؤالات انگیزشی عمل میکند به تفکر واداشته شود. رویکرد مسئله مدار قرآن، مخاطب را به شگفتی فکری وا میدارد تا در این رهگذر توانایی واقعی خود را در پیدایی و ارائه افکار درست به کار گیرد. قرآن با طرح سؤالات چالش برانگیز اشتیاق به جستجوگری را در انسان فعال میکند تا راز و رمز نهفته در راز های عمیق را به اختیار و اراده خود دریابد زیرا فراهم سازی محرکهای عقلانی از طریق پرسشگری در جهت پرورش روح تعهد و مسئولیت پذیری دینی بسیار کارساز خواهد بود. پرسشهای قرآن معانی متفاوتی دارند یکی از آن معانی تشویق و ایجاد انگیزش به فکر کردن است. پس باید در زمینه آموزش به استفاده بیشتر مربیان از پرسشهای تفکر برانگیز بهای بیشتری داده شود و مربیان را در زمینه مهارت پرسشگری آموزش بدهند.مربیان باید عمدتا از پرسش های یادآور فاصله بگیرند و به پرسشهای تفکر برانگیز روی آورند برای تعمق اندیشه مخاطب سؤالات پردازشی و هدایتی و توجیهی اثری مطلوب دارد. (فیاض، 1388، ص59-57) یکی دیگر از محتواهای پرسشی که معلم میتواند با کمک گرفتن از آن در جهت رشد مهارت فکری دانش آموزان قدم بردارد وقوف و آگاهی معلم به مسائل همگانی که مبتلا به همه ماست که باید یکایک دانش آموزان به یافتن راه حل مشخص از طریق تجربههای خود تأملی و فرایندهای فکری ترغیب کند. (ابراهیمی، 1390، 5) برقراری ارتباط با نیازها و مسائل فهم دانش آموزان و مشارکت دانش آموز در فرایند آموزشی حیاتی است. از طرف دیگر مشارکت دانش آموز هنگامی به ظهور میرسد که موضوعات مطرح در محتوا از دل نیازها، مسائل و علائق دانش آموزان انتخاب شده باشد. پس موضوعات مطرح در محتوا باید از دغدغه های آنها انتخاب شود. (سجادیه، 1392، ص54) معصومان هم سعی براین داشتند که نکته و مطالب آموزشی را در مناسبتهای خاص متناسب با آن ارائه کنند. مانند موارد ابتلاء، نیاز و یا وقتی که حادثه ای در آن رابطه اتفاق افتاده است . جابر عبد الله انصاری میگوید با امام علی (علیه السلام) در بصره بودیم وقتی از جنگ فارغ شدیم در آخرشب امام بر ما وارد شد و فرمود: از چه بحث میکنید؟ عرض کردیم در ذم دنیا فرمود: ای جابر دنیا را برای چه نکوهش میکنی؟ سپس خدا را حمد و ستایش کرد و فرمود بعضیها را چه میشودکه دنیا را نکوهش میکنند و به زهد می گرایند؟ دنیا برای کسانی که آن را درست بفهمند خانه راستی و مسکن تن درستی و .... (حرانی، 1369،ص 183) در این سیره عده ای از اصحاب به زهد گرائیده و دنیا را مذمت میکنند که امام با آن ها برخورد میکند. امام در اینجا موضوعی را مطرح کرد که مبتلا به و نیاز آن ها بود. بنابراین مهمترین مجاری تفکر در نهج البلاغه عبارتند از خداشناسی، انسان شناسی، جهان شناسی و تاریخ شناسی است. تفکر در خداشناسی والاترین عرصه تفکر است و مراد از معرفت و شناسایی خدای متعال، ادارک حق و صفات جمال او به اندازه وسع و طاقت آدمی . (دلشاد تهرانی، 1378، ص276) از این رو همان گونه که همه اجزای عالم هدفدار است و به سوی خداوند روانند معرفتی را هم که ما باید کسب کنیم باید در جهت شناخت خداوند و در جهت تحقق اهداف اللهی باشد در یک نظام آموزشی با ساختار خدا محور نوع گرایش علمی که در اولویت انتخابی قرار میگیرد باید در جهت میل به معرفت و شناخت و قرب اللهی باشد. (جان احمدی، 1391، ص24) جهان شناسی نیز عرصه نیکو در تفکر آدمی و شناخت هستی و اصلاح رابطه خود با طبیعت و بهره گرفت درست از آن در جهت سیر کمالی است. (دلشاد تهرانی، 1378،ص 277) امام علی (علیه السلام) مکررا به تفکر در این عرصه توصیه میکند. مثلا در خلقت مورچه، خفاش، طاووس، و... که در سخنان امام از آنها صحبت شده است تاریخ شناسی و دقت در تحول تاریخی و زندگی گذشتگان و دقت در علل و عظمت و انحطاطشان بستر نیکو برای تفکر و اصلاح زندگی این جهان و فراهم آوردن سعادت آن جهان را فراهم میکند. (همان، ص283) میتوان با تقویت توجه به دیدنیها، شنیدنیها، آثار و اقوال گذشتگان زمینه چالش ذهنی با محیط پیرامون را برای شرکت کنندگان فراهم کرد. (شرفی، 1388، ص35) پس برای فرا رفتن از حیات زیستی توجه به معنای هستی شناختی ما را بر آن میدارد تا این مبنا را در محتوا باز نمایی کنیم بر این اساس محتوا نمیتواند تنها به زندگی زیستی و اقتضاهای آن محدود شود بلکه باید به گونهای متناسب با سن و فهم دانش آموز و در زمانی مناسب، بلند دامنگی زندگی آن را نشان داد. این بلند دامنگی و نگاه فراگیر به طول زندگی انسان منجر به تغییر معیارها و تصمیم گیری ها و نیز نوع برخوردهای اجتماعی میشود و نیز نوع مفهوم سازی از تجربهها را نیز متأثر می سازد در این حالت موضوعات مورد بحث معیارهای قضاوت و مواردی از این دست، محدود به زندگی مادی انسان نمیشود و با افزایش سطح ادراک دانش آموز دامنه آن وسعت مییابد و کل حیات انسان را فرا میگیرد. (سجادیه، 1392، ص55) پس آموزگار باید از پرسشها با سطح شناختی پیچیده استفاده کند سؤالات هوشمندانه، تفکر برانگیز، چند بعدی و جستجو گرانه، تا کیفیت استدلالی دانش آموز نیز بالا رود.
نتیجه گیری
ایجاد تفکر انتقادی بخش جدایی ناپذیر نظام آموزشی است باید نظام آموزشی طوری طراحی شود که فراگیر را در فرایند های فکری، فعال پرورش دهد نه منفعل. یکی از اهداف نظام آموزشی، پرورش دانش آموزان متفکر و خلاق است. برنامه ریزیهای نظام آموزشی باید به گونه ای باشد که به جای درگیرکردن متربیان با مهارتهای ساده، آنها را به فعالیتهای پیچیده فکری درگیر کند. یکی از روشهای ویژه برای پرورش تفکر در دانش آموزان ایجاد روحیه پرسشگری در آنها است. که معلم در پرورش این روحیه نقش اساسی ایفا میکند. معلم اگر بتواند از سؤالات محفوظاتی کمی فاصله بگیرد و با پرورش مهارت پرسشگری در خود به طرح سؤالات عمیق و هدفمند و با محتوای هدایتی و انگیزشی و هدفدارکه متناسب با نیازها و علائق و مسائل دانش آموز است بپردازد. میتواند بینش صحیح و ادراک عمیق را در دانش آموزان وسعت دهد تا دانش آموزان با دید عمیقتری نسبت به مسائل محیطی خود نگاه کنند. لذا مربی با استفاده از روش پرسشگری، با طرح سوالات هدفمند توجه فراگیر را به طور غیر مستقیم به خود جلب و در او ایجاد انگیزه میکند. و مربی با این روش می تواند متناسب با نیاز و استعداد متربی به او پاسخ دهد. که این خود زمینه پرورش رشد تفکر در متربی را ایجاد خواهد کرد. روش آموزشی معصومین به عنوان مربی در برخورد با مردم در اغلب موارد به صورت پرسش و پاسخ بوده و این به سبب اهمیت این روش درمیزان اثر گذاری مطلوب برای متربی بوده است . به عنوان مثال در سیره امام صادق(علیه السلام) آمده است "اتقوا الحالقه فانها تمیت الرجال. قلت وماالحالقه قال قطیعه الرحم" امام صادق فرمودند: از حالقه بپرهیزید زیرا انسان را میمیراند پرسیدم حالقه چیست فرمود: قطع رحم. امامان با طرح مطلبی به صورت پرسشی و مبهم میتوانستند هم مخاطب را به خود جلب کنند هم هدف آموزشی را به شیوهای صحیح به متربی القا کنند وسطح شناخت او را بالا ببرند.
منابع و مأخذ
10.دلشاد تهرانی،(1378)، ماه مهر پرور، خانه اندیشه جوان
11. سجادیه، نرگس، (1392)، طرح نظری برای پرورش تفکردر دیدگاه اسلامی، مجله علوم تربیتی، شماره1
12. سیف،علی اکبر، (1388)، روانشناسی پرورش نوین، تهران، نشر دوران
13.شرفی، محمد رضا، ادیب، مریم، (1388)، چگونه دانش آموزان متفکر تربیت کنیم، رشد آموزش قرآن، شماره 26
14. طاهری، حسین، (1388)، نگاهی به مسئله دانش اندوزی و پرسشگری در قرآن و سیره امام رضا (علیه السلام)، مجله فلسفه و کلام، شماره331
15. عابدی،سمیه، وکیلی، هادی،(1393)، مؤلفه های اصلاحات آموزشی امام علی (علیه السلام) با تکیه بر نهج البلاغه، مجله حدیث و اندیشه، شماره 17
16.علوی، حمید رضا، (1385)، مبانی آموزشی از دیدگاه امام علی (علیه السلام)، مجله حقوق و الاهیات، شماره3
17.فیاض، ایراندخت، (1388) پرسشگری راهبرد هویت پایدار دینی در قرآن کریم، مجله تعلیم و تربیت
18.کلینی، محمد بن یعقوب، (1407)، اصول کافی، تهران، اهل البیت
19.گروهی از مؤلفان(پیروز، علی، خدمتی، ابو طالب، شفیعی، عباس، بهشتی نژاد، محمود)، (1388)، مدیریت در اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
20.مجلسی، محمد باقر، (1403)، بحار الانوار، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی
21.محمدی، رضا، (1390)، شیوه شناسی پاسخ گویی به سؤالات و شبهات دینی اهمیت پرسشگری، شماره 107
22.مداحی، جواد، حسینی زاده، علی، (1392)، بررسی و تحلیل روشهای پرورش تفکر، مجله تربیت اسلام، شماره 727
23.مکارم شیرازی، ناصر، (1371)، تفسیر نمونه، ایران، دار الکتب الاسلامیه
24.ملکی، حسن، حبیبی پور، مجید، (1386)، پرورش تفکر انتقادی هدف اساسی تعلیم و تربیت، شماره 19
25. نهج البلاغه، (1392)، مترجم/علی شیروانی، دفتر نشر معارف
26.ورام الزاهد، ابو الحسن، (1368)، تنبیه الخواطر و نزهه النواظر، تهران، دار الکتب الاسلامیه