Document Type : Original Article
Author
Associate Professor, Department of Philosophy, Faculty of Humanities, University of Isfahan, Isfahan, Iran.
Abstract
Keywords
Article Title [Persian]
Author [Persian]
در نگاه ارسطو هر عاطفه یا خواست یا رفتاری به شرطی فضیلتمندانه است که در میانه دو حد افراط و تفریط قرار داشته باشد؛ یعنی حد وسط باشد. از سویی، از منظر ارسطو، فضیلت جزء جداییناپذیر سعادت است؛ چون وی سعادت را فعالیت نفس در انطباق با فضیلت کامل میداند. منظورش این است که صرف داشتن صفات و ملکاتی شایسته برای سعادت کفایت نمیکند؛ بلکه باید فضایل در زندگی بروز و ظهوری عینی داشته باشند و در رفتار خود را نشان دهند. بدین ترتیب فضیلت و به تبع آن حدوسط در نظام اخلاقی ارسطو نقشی قاطع ایفا میکند و تضعیف آن به تضعیف کلیت نظام اخلاقی وی میانجامد. این آموزه در طی تاریخ بسیار اثرگذار بوده و اغلب متفکران مسلمان و مسیحی آن را پذیرفتهاند. با این همه، برخی از فلاسفه بر آن نقدهای جدی وارد ساختهاند. در روایت رایج، حد وسط قاعدهای است که بنا است در هر وضعیت با رجوع به آن و استمداد از آن، رفتار یا احساس یا خواست فضیلتمندانه تشخیص داده شود. بیشترین نقد متوجه این روایت است و از همین رو است که به تفصیل بیشتری به آن خواهیم پرداخت. به دلیل این نقدها برخی آن را یکسره رد کردهاند؛ اما برخی رد یکسره آنرا منصفانه ندیده و روایتهای معتدلتری از آن عرضه کردهاند تا این نظریه بتواند در برابر این نقدها تاب آورد. آنها گفتهاند قصد ارسطو از قاعدة حد وسط، نه ارائه قاعده و راهکار عملی و کاربردی، بلکه تنها تحلیل مفهومی فضیلت بوده است. در این مقاله این رأی هم رد میشود و این احتمال مطرح میگردد که بسا مقصود ارسطو از قاعدة حد وسط، نه ارائه یک راهکار در حوزة عمل اخلاقی و نه تعریف فضیلت بوده است، بلکه این قاعده و توضیحات مرتبط با آن میتواند نشانهای از گرایش ارسطو به اخلاق وضعیت باشد.
Keywords [Persian]